این وبلاگ به منظور تقویت علمی دانش آموزان در زبان انگلیسی با همکاری گروه 10 نفره انجمن تشکیل گردیده است. این وبلاگ مشتاق نظرات و پیشنهادات سازنده شما بازدیدکنندگان گرامی جهت تقویت علمی وبلاگ می باشد
And so on = و غيره
Athlete =ورزشكار
Attract = جذب كردن
Award= تقديم كردن
Basically = به طور ابتدايي – به طور اساسي
Bathroom = حمام
Bottom= ته – آخر
Boxing = بوكس
Bronze = بزنز
Celebration =مراسم – آيين
Committee = كميته – هيئت
Competition = رقابت
Consist of …=تشكيل شده از – شامل
Control = كنترل
Cycle = دوره – چرخه – سيكل
Denmark = دانمارك
Depth = عمق
Encourage = تشويق كردن
Envelope= پاكت نامه
Force=اجبار كردن – زور
Forturn=بخت
Friendship=دوستي
Greece = يونان
Gymnastics= ژيمناستيك
Heat = گرما
Height = ارتفاع
Hold= نگه داشتن
Ice – hockey = هاكي روي يخ
Immediately = فوراً
Include= دربرگرفتن – شامل بودن
Individual=شخص – فرد
Instruction= طريقه استفاده
International=ملي
lake= درياچه – استخر
Length= طول
Measure= اندازه
Medal= مدال
Meeting = قرار ملاقات
Olympic = المپيك
Organize = سازمان دهي كردن
Pair = جفت
Permit = اجازه دادن
Place = مكان
Plain = مسطح – هموار
Play a part in = نقش داشتن در
Religious=مذهبي
Serious = جدي
Shelf= طبقه – لايه
Silently = بي صدا
Silver = نقره
Site = جا – مكان
Skating = اسكيت
Skiing= اسكي
Snow – covered = برف پوشيده
So far = تا اينجا – تاكنون
Take part in = شركت كردن در
Team= تيم – گروه
Together = با هم
Weekly = هفتگي
Width= عرض
Win = برنده شدن
Winner=برنده
Wrestle = كشتي گرفتن
Wrestling= كشتي
ما از کلمات پرسشی برای پرسیدن انواع مشخصی از سوالات استفاده می کنیم. معمولا به این دلیل به آن ها WH Question اطلاق می شود که شامل حروف WH می باشند ( مثلا WHy, HoW )
what
پرسش برای کسب اطلاع از چیزی
What is your name?
درخواست تکرار و یا تاکید
What? I can't hear you.
You did what? what...for
سوال در مورد علت چیزی
What did you do that for? when
سوال در مورد زمان
When did he leave? Where
پرسش در مورد مکان و موقعیت چیزی
Where do they live? which
پرسش برای انتخاب چیزی
Which colour do you want? who
پرسش در مورد چه کسی ( فاعل )
Who opened the door? Who
سال در مورد چه کسی ( مفعول )
Whom did you see? whose
سوال در مورد مالکیت چیزی
Whose are these keys?
Whose turn is it? why
سوال در مورد علت و چرایی چیزی
Why do you say that? why don't
برای پیشنهاد دادن
Why don't I help you? how
سوال در مورد چگونگی
How does this work?
سوال در مورد شرایط و یا کیفیت چیزی
How was your exam? how + adj/adv
سوال در مورد وسعت و یا درجه چیزی
see examples below how far
فاصله
How far is Pattaya from Bangkok? how long
طول ( زمان و یا مسافت )
How long will it take? how many
مقدار ( قابل شمارش )
How many cars are there? how much
مقدار ( غیر قابل شمارش )
How much money do you have? how old
سن
How old are you? (how come (informal
پرسش در مورد علت و چرایی( غیررسمی )
How come I can't see her?
کلمات پرسشی Wh شامل کلماتی می شوند که در اول جمله می آیند و جلمه را سوالی می کنند...
این نوع کلمات پرسشی کلماتی مانند فاعل، مفعول، قید زمان، قید مکان و ... را زیر سوال می برند.
روش سوالی کردن جملات بوسیله کلمات Wh
برای سوالی کردن جملات بوسیله کلمات Wh باید ابتدا جای فعل کمکی و فاعل را عوض کنیم و سپس کلمه پرسشی مناسب را در اول جمله قرار دهیم. طبق شکل بالا.
Who : کلمه Who در اول جمله می آید و فاعل یا مفعول را سوالی می کند
subjective who: فاعلی
Kaka is the best soccer player in the world at the time.
مثال: Who is the Best soccer player in the world?
ترجمه: چه کسی بهترین فوتبالیست جهان است؟
مثال بالا فاعل جمله را زیر سوال برده است...
نکته: who ی فاعلی دقیقا از روش بالا استفاده نمی کند و همانطور که می بینید چون فاعل مورد سوال قرار گرفته در جمله پرسشی فاعل نخواهیم داشت.
objective Who: مفعولی
Ali took his friend to the hospital
Who did Ali take to the hospital?
ترجمه: علی چه کسی را به بیمارستان برد؟
در مثال بالا ما فاعل جمله را در جمله داریم، Ali، و مفعول جمله زیر سوال رفته است.
when: این کلمه قید زمان را زیر سوال می برد و جواب به این نوع سوال به زمان پاسخ می دهد...
John came back home last week
مثال: When did John come back home?
ترجمه: چه وقت جان به خانه برگشت؟
When does the class start?
ترجمه: کی کلاس شروع می شود؟
Where:
این کلمه قید مکان را زیر سوال می برد و در جواب شما باید مکان را به پرسش گر بدهید...
we will spend our holiday in europe.
مثال: Where will you spend your vacation?
ترجمه: شما کجا تعطیلات خود را می گذرانید؟
where were they last nigh?
ترجمه: آنها دیشب کجا بودند؟
which:
از این کلمه برای مشخص کردن دو انتخاب در جمله استفاده می شود.
this car is available in three colors. Red, black and white
مثال: Which color do you like?
ترجمه: کدام رنگ را دوست داری؟
Why:
این کلمه به معنی چرا، دلیل کاری که در جلمه انجام شده را از شنونده می پرسد.
مثال: Why did he leave the pary?
ترجمه: چرا او مهمانی را ترک کرد؟
پاسخ: I think he wasn't feeling well
فکر می کنم که حالش خوب نبود.
why are you crying?
ترجمه: چرا گریه می کنی؟
What:
این کلمه برای درخواست اطلاعات درباره چیزی استفاده می شود...
مثال: What color is his new car?
ترجمه: ماشین جدید او چه رنگی است؟
پاسخ: His new car is black
To go home
We go to home at four o`clock every day. غلط
We go home at four o`clock every day. صحیح
To goو to comeافعال حرکتی هستند وبعد از آنهاباید to بیاید اما home دراین مورداستثنا است.یعنی بعداز goاگر Home بیاید نبایداز to استفاده کنیم .
Each and every
She gave an apple to every of the children.غلط
She gave an apple to each of the children. صحیح
Each برای دو یا بیشترازدوچیزیاشخص مورداستفاده قرارمی گیرد اما every برای بیشترازدوچیزیاشخص مورد استفاده قرارمی گیرد.
در every گروه مورد نظراست ولی در Each تک تک افراد مورد نظراست.
His and her
Ali visits her aunt every Sunday غلط
Ali visits his aunt every Sunday. صحیح
چون مرجع ضمیر ALI است پس بایداز His استفاه کنیم که یک ضمیر اشاره کننده به مذکراست .اگربجای Aliیک اسم مؤنث داشتیم در آن صورت از her استفاده می کردیم .
A and one
Ali found one ring in the street. غلط
Ali found a ring in the street.صحیح .
از oneزمانی استفاده می کنیم که عدد مورد تأکید قرار گرفته باشد. مانند:
Hegave me one book instead of two (اوبه جای دو کتاب , یک کتاب به من داد.)
House and home
You should go to your house now. غلط
You should go to your home now. صحیح
House به هر ساختمانی که برای سکونت استفاده می شود اشاره می کند اما home به خانه خاصی که فرد یا افرادی د ر آن زندگی می کنند اشاره می کند .
Game and play
Thay had a nice play of football. غلط
. Thay had a nice game of football صحیح
Play بیشتر معنی سرگرمی می دهد.د ر این مورد باید ا ز game استفاده کرد.
Woman and wife
The man saw his woman in the street. غلط
The man saw his wife in the street. صحیح
در زبان انگلیسی تفاوت آشکاری بین woman و wife وجود دارد . wifeزنی است که بامردی ازدواج کرده است و اکنون همسر اوست .اما کلمه woman عمومیت دارد.
Hair
The man has long hairs. غلط
The man has long hair. صحیح
در این معنی نمی توانیم کلمه hair را به صورت جمع استفاده کنیم ودر واقع یک اسم غیر قابل شمارش محسوب می شود .البته اگر منظورمان یک یا چند رشته مو باشد می توانیم این کلمه را جمع ببندیم مانند:
. I found two long hairs in my food
Country
I spend my holidays in a country غلط
I spend my holidays in the country. صحیح
کلمه country اگر همراه با a بیاید به معنای کشور است.اگر این کلمه همراه با the بیاید به معنای منطقه خارج از شهر (ییلا ق ) است.
Fish
Yesterday we had fishes for dinner.غلط
. Yesterday we had fish for dinner صحیح
Fish به عنوان غذا یا به صورت تعداد زیاد همیشه مفرد است ونمی توان آنرا جمع بست .بندرت زمانی که ماهی به صورت تکی یا به تعداد کم مورد نظرمان باشد آن را جمع می بندیم .مانند
I caught three small fishes. من سه ماهی کوچک گرفتم.
Money
All her money are kept in the bank. غلط
All her money is kept in the bank. صحیح
Money یک اسم غیر قابل شمارش است و همیشه فعل مفرد است.
Know and learn
Mina went to school to know English. غلط
Mina went to school to learn English.صحیح
Know به معنای دانستن وشناختن است و در مواقعی استفاده می شود که یادگیری پایان یافته است .مثال
He knows to swim. (او می داند چطور شنا کند )
Few and a few
Although the question was easy,a few boys were able to answer it.غلط
Although the question was easy, few boys were able to answer it. صحیح
تفاوت Few و a few : هردو به معنای تعداد کم است . اما منظور از Few کوچکترین حد ممکن است به معنی جمله دوم توجه کنید : گر چه سوال آسان بود کمتر کسی توانست به آن پاسخ دهد . به مثال دیگر در باره a few توجه کنید:
Although the question was difficult, a few boys were able to answer it.
گرچه سوال مشکل بود , چند پسر توانستند به آن پاسخ دهند.
Goes to school
My sister goes to the school. غلط
My sister goes to school. صحیح
Goes to school به معنای دانش آموز بودن است اما goes to the school به معنای دیدار از مدرسه مثلاً برای یک بار است .
A number of words end in -our in British English and -or in American English. Some words end in -er in American English and -re in British English. Many verbs which end in -ize in American English can be spelt in British English with -ize or -ise. In British English -I is doubled in an unstressed syllable before a suffix beginning with a vowel, while in American English it is not doubled.
Some of the commonest words with different spellings are given below.
به طور کلی باید بدانیم حرف تعریف the همانطور که از اسم آنبرمیآید یک حرف معرفه ساز (شناخت ساز) است.
اسم معرفه (known) در مقابل اسم نکره (unknown) قرار دارد. اسم معرف اسمی است که برای خواننده یا شنونده شناخته شده باشد. البته این شناخته شدن به معنای شناخت سال تولد یا شماره شناسنامه کسی نیست همین که اسمی یک بار به گوش از سوی گوینده یا نویسنده به گوش با چشم ما بخورد اگر برای بار دوم آن اسم مورد استفاده قرار گیرد تبدیل به معرفه می شود. یعنی بار اول نکره و بار دوم معرفه. (پسری را در در پارک دیدم. پسر فوتبال بازی می کرد.)
پسری نکره است و پسر معرفه است. در زبان فارسی علامت نکره (ناشناسا) یک در اول و ی در آخر است. علامت معرفه نداشتن علامت است! مقایسه کنید: مردی و مرد - کتابی و کتاب.
اوایل سال اگر چون بعضی از معلم ها را نمی شناسیم می گوییم:
A teacher came. .معلمی آمد
اما بعد از مدتی که همان معلم را می شناسیم می گوییم:
The teacher came. .معلم آمد
در زبان انگلیسی a علامت نکره (ناشناخته بودن) و the علامت معرفه (شناخته بودن) است.
گذشته از این اصل کلی حرف تعریف theکاربردهای و موارد منع کاربردهای دیگری دارد که ممکن است گاهی اندکی پیچیده به نظر آید.
1. قبل از نقاط جغرافیایی از the استفاده می کنیم.
"the North Pole", "the equator"
2. قبل از نام رودخانه ها، دریاها و اقیانوس ها از the استفاده می کنیم.
"the Nile", "the Pacific", "the English channel"
3. از the قبل از اسامی مشخصی که می دانیم تنها یک نمونه از آن ها وجود دارد استفاده می کنیم.
"the rain", "the sun", "the earth", "the White House"
4. قبل از صفات عالی :
"the best", "the tallest", "the most beautiful"
5. پیش از اعداد ترتیبی :
"the fifth lesson", "the ninth day", "the third chapter"
6. قبل از اسامی کشورها و مناطق جغرافیایی که جمع هستند :
"theUnited States", "thePhilippines", "theAlps"
7. پیش از اسامی کتابخانه ها، موزه ها، و هتل ها :
"the Forty-Second Street Library", "the Louvre", "the Statler Hotel"
8. پیش از بعضی از قسمت های روز :
"in the morning", "in the afternoon", "in the evening"
توجه: حرف تعریف the تنها قبل از این بخش های روز استفاده می شود. برای کلماتی مثلnightیا midnightیا noon از the استفاده نمی کنیم.
"at noon", "at night", "at midnight"
در موارد زیر نباید از حرف تعریف the استفاده کنیم:
1- پیش از نام رشته های ورزشی.
مثال:
My son plays soccer.
Tennis is expensive.
ادامه در ادامه ی مطلب...................................
1. Spelling of words ending in "our" in British English are "or" in American English.
A representative list of such words is:
British
American
British
American
British
American
arbour
arbor
armour
armor
candour
candor
ardour
ardor
clamour
clamor
enamour
enamor
favour
favor
fervour
fervor
flavour
flavor
harbour
harbor
honour
honor
humour
humor
behaviour
behavior
fervour
fervor
labour
labor
odour
odor
parlour
parlor
rancour
rancor
tumour
tumor
valour
valor
colour
color
2. Many American words ending in "or" also end in "or" in British English.
Some examples of this are:
actor
anchor
captor
censor
debtor
decor
Donor
error
factor
jailor
manor
minor
pallor
pastor
razor
sector
terror
tremor
tutor
victor
visitor
3. The spelling of some American words ending in "er" such as center are spelled with "re" such as "centre."
Some examples of this are:
British
American
British
American
British
American
fibre
fiber
centre
center
lustre
luster
metre
meter
louvre
louver
caliber
calibre
sabre
saber
theatre
theater
liter
litre
4. But beware of some French words that end in "re" that are the same in both British and American English.
Some examples of these are:
genre
Notre
Entrée
émigré
cadre
lucre
5. Also beware of some Spanish words such as "hombre" and "padre" which are also exceptions to the rule.
6. The French word "cadre" requires special attention. It is a word that means the nucleus of a group that is intended to form a larger group. For many years the Chinese have pronounced it a "cotter." It is correctly pronounced as "ka dray."
7. One word that deletes the "o" and changes and the "re" is "manoeuvre" in British English and "maneuver" in American English.
8. Some other spelling differences are as follows:
1. Spelling of words ending in "our" in British English are "or" in American English.
A representative list of such words is:
British
American
British
American
British
American
arbour
arbor
armour
armor
candour
candor
ardour
ardor
clamour
clamor
enamour
enamor
favour
favor
fervour
fervor
flavour
flavor
harbour
harbor
honour
honor
humour
humor
behaviour
behavior
fervour
fervor
labour
labor
odour
odor
parlour
parlor
rancour
rancor
tumour
tumor
valour
valor
colour
color
2. Many American words ending in "or" also end in "or" in British English.
Some examples of this are:
actor
anchor
captor
censor
debtor
decor
Donor
error
factor
jailor
manor
minor
pallor
pastor
razor
sector
terror
tremor
tutor
victor
visitor
3. The spelling of some American words ending in "er" such as center are spelled with "re" such as "centre."
Some examples of this are:
British
American
British
American
British
American
fibre
fiber
centre
center
lustre
luster
metre
meter
louvre
louver
caliber
calibre
sabre
saber
theatre
theater
liter
litre
4. But beware of some French words that end in "re" that are the same in both British and American English.
Some examples of these are:
genre
Notre
Entrée
émigré
cadre
lucre
5. Also beware of some Spanish words such as "hombre" and "padre" which are also exceptions to the rule.
6. The French word "cadre" requires special attention. It is a word that means the nucleus of a group that is intended to form a larger group. For many years the Chinese have pronounced it a "cotter." It is correctly pronounced as "ka dray."
7. One word that deletes the "o" and changes and the "re" is "manoeuvre" in British English and "maneuver" in American English.
8. Some other spelling differences are as follows:
در بيشتر ديکشنريهاي امروزي براي نشان دادن تلفظ کلمات از سيستم IPA استفاده ميشود. در جدول زير همه علائم و نشانههاي IPA آورده شده است. به علامتها و کلمههاي نمونه دقت کنيد و با کليک روي Amer (انگليسي آمريکايي) يا Brit (انگليسي بريتانيايي) تلفظ آنها را بشنويد (با فرمت mp3). تلفظ بريتانيايي نيز آنجا که با تلفظ آمريکايي تفاوت آشکاري دارد، آورده شده است.
اسمها گستردهترین اقسام کلمات را تشکیل میدهند. بطور کلی در زبان انگلیسی میتوان اسامی را در دو دسته طبقهبندی کرد: اسامی قابل شمارش و اسامی غیر قابل شمارش:
اسامی قابل شمارش آن دسته از اسامی هستند که میتوانند شمرده شوند. این بدین معنی است که میتواند بیش از یکی از آنها وجود داشته باشد.
اسامی غیر قابل شمارش اسامی هستند که قابل شمردن نیستند (مانند water یا آب). این اسامی تنها بصورت مفرد بکار میروند و حالت جمع ندارند.
2- میتوانند به دنبال these، few، many و those بیایند.
3- میتوانند به دنبال یک عدد (مثلاً two ،three و ...) بیایند.
مثال:
غیر قابل شمارش
قابل شمارش
(not: ... a good work.)
I have a good job.
(not: ... Those foods.)
Those meals were delicious.
(not: ... two breads.)
I bought two loaves.
اسمهای غیر قابل شمارش:
1- نمیتوانند با حروف تعریف نامعین (a و an) بکار روند، بلکه باید با some مورد استفاده قرار بگیرند.
2- میتوانند به دنبال much و little بیایند.
3- به راحتی میتوانند به دنبال اصطلاحاتی از قبیل most of the، all of the، all the و half the بیایند.
مثال:
قابل شمارش
غیر قابل شمارش
(not: ... made of trees.)
It's made of wood.
(not: ... too muchvehicle.)
There's too much traffic.
(not: ... all thetable.)
I sold all the furniture.
1- میتـوان بسیـاری از اسمهای غیر قابل شمارش را بـا استفـاده از بعضی کلمات و عبارات، به قابل شمارش تبدیل کرد. از جمله میتوان به a piece of ، a bit of، a little bit of، pieces of و bits of اشاره کرد:
I bought a piece of furniture at the market.
I want to give you two bits of advice.
2- لغت news مانند یک اسم جمع به نظر میرسد، ولی در حقیقت یک اسم مفرد غیر قابل شمارش است:
There is no important news in the newspapers.
جمع
بیشتر اسمها قابل شمارش هستند و میتوانند به صورت جمع درآیند. معمولاً برای اینکه یک اسم مفرد به صورت جمع درآید، یک -s به انتهای آن اضافه میکنیم:
cat, cats
face, faces
boy, boys
ولی آن دسته از اسامی که به ch، x، z، s یا sh ختم میشوند، -es میگیرند:
در ضمن اسمهایی کـه به یک حرف بیصدا و y ختم میشوند، y راحذف کرده و به جای آن ies میگذاریم:
baby, babies
country, countries
fly, flies
try, tries
اسامی جمع بیقاعده
1- بعضی از اسمها را با تغییر حروف صدادار آنها، به حالت جمع در میآوریم:
مفرد
→
جمع
man
→
men
مرد(ها)
woman
→
women
زن(ها)
mouse
→
mice
موش(ها)
foot
→
feet
پا(ها)
tooth
→
teeth
دندان(ها)
goose
→
geese
غاز(ها)
2- بسیاری از اسمهایی که به -f یا -fe ختم میشوند، هنگام جمع این -f یا -fe به -ves تبدیل میشود:
calf
→
calves
گوساله(ها)
half
→
halves
نیمه(ها)
knife
→
knives
چاقو(ها)
leaf
→
leaves
برگ(ها)
life
→
lives
جان(ها)
loaf
→
loaves
قرص(های) نان
shelf
→
shelves
قفسه(ها)
thief
→
thieves
دزد(ها)
wife
→
wives
همسر(ها)
wolf
→
wolves
گرگ(ها)
3- اسم بعضی از حیوانات در حالت جمع هیچ تغییری نمیکند:
deerآهو(ها) sheepگوسفند(ها) fishماهی(ها)
و نیز آن دسته از اسامی ملیتها که به -eseیا -ss ختم میشوند:
a Chinese
یک چینی
→
two Chinese
دو چینی
one Swiss
یک سوییسی
→
some Swiss
چند سوییسی
همچنیـن آن دسته از اسامی که بـه اعداد و مقیاسها اشـاره میکننـد، هنگامیکه بعد از یک عدد و ... واقع میشوند:
two hundred
three dozen
4- بسیاری از اسمهایی که ریشه خارجی دارند (مثلاً لاتین، فرانسه یا یونانی)، گاهی حالت جمع خود را حفظ میکنند:
cactus
→
cacti/cactuses
octopus
→
octopi/octopuses
syllabus
→
syllabi/syllabuses
alga
→
algae
larva
→
larvae
nebula
→
nebulae
index
→
indices/indexes
analysis
→
analyses
thesis
→
theses
phenomenon
→
phenomena
حالت ملکی
اسمها دارای یک حالت ملکی میباشند که در آن به اسمهای مفرد (و نیز اسامی جمعی که به s ختم نمیشوند) 's و به اسامی جمع -'(یک آپاستروف) اضافه میشود:
my daughter's room اتاق دخترم
my daughters' room اتاق دخترهایم
men's clothes لباسهای مردانه
your friend's new car ماشین جدید دوستتان
the boy's teacher معلم آن پسر
the students' hostel خوابگاه دانشجویان
حالت ملکی را اغلب به صورت دیگری هم میتوان بیان کرد: (قاعده: X's Y= the Y of X)
my daughters'room = the room of my daughters
the ship's side = the side of the ship
اما بهتر است آنجا که صحبت از انسان، گروههای انسانی (مانند دولتها، کمیتهها، هیئتها و...)، کشورها، حیوانات و... به میان میآید از همان ساختار X's Y استفاده شود.
پایانهها (یا پسوندهای) s و ed دو تا از متداولترین پایانهها (endings) در زبان انگلیسی هستند. قواعد تلفظ آنها تغییر ناپذیر است و برای انواع مختلف کلمات یکسان است.
تعریف : اسم کلمه ای است که برای نامیدن هر چیز . شخص و یا مکان بکار می رود
مثال : Book - Ali – Home – Ahmad – Helena – Mother – Tatiana – Michael …
بعضی از اسامی در زبان انگلیسی مرکب(Compound Noun ) هستند مثل :Note + bookTea + potWork + manStep + motherCoal + mineAddress + book
(انواع اسمهاKinds of Nouns)
در زبان انگلیسی چهار نو ع هستند :
1.اسم عام Common Noun
2.اسم خاص Proper Noun
3.اسم معنی Abstract Noun
4.اسم جمع Collective Noun
اسم عام : اسمی است که در میان عده ای از اشیاء اشخاص و مکان عمومیت داشته باشد . مثل :PencilBoyCinemaGirlDesk
اسم خاص : اسمی است که نام مخصوص شخص شئیا مکان معینی باشد مثل :IranAliAzadi squareKerman shah
اسم معنی : اسم حالت عمل یا وضعیت را اسم معنی گویند و به خودی خود وجود ندارد و آنرا باید در وجود اشیاء یا اشخاص احساس کرد مثل :KindnessPainSpeedHealth
اسم جمع : اسمی است که در صورت مفردهستند ولی در معنی به گروه و دسته دلالت می کنند مثل :ArmyNavyTeamPoliceClassCrowd
این اسامی را معمولا با فعل مفرد به کار می برند ولی بعضی از آنهابا فعل جمع همراهند . مثل :
اسم جمع همراه با فعل مفرد :The class has an English lesson everyday.There was a large crowd in the street.
اسم جمع همراه با فعل جمع :There were a lot of people at the street.The police have captured the thieves.
اسم های قابل شمارش (Countable ) و غیر قابل شمارش (Uncountable) :
اسم های قابل شمارش اسم هایی هستند که بتوان قبل از آنها اعداد یا a و anبه کار برد و یا بتوان آنها را جمع بست . اما اسم های غیر قابل شمارش را نمی توان با اعداد استفاده کرد یا جمع بست .
مثال برای اسم قابل شمارش We have four children, three sons & a daughter.
مثال برای اسم غیر قابل شمارشI went out to breathe in some fresh air.
پسوند های اسم ساز :
می توانیم با استفاده از افعال اسم های معنی را بسازیم اما متاسفانه قانون خاصی وجود ندارد که نشان دهد چه پسوند ی با کدام فعل اسم را تشکیل می دهند . بعضی از پسوند های اسم ساز عبارتند از:
(Ice - ion – ment- Ence – ance – ing – al – y ) و مثال آنها عبارتند از :
اسامی را معمولا با افزودن(s)جمع می بندند BookBooksCarCarsWordWords
اما بعضی از اسامی به شکل دیگر جمع بسته می شوند :
الف : اسامی که به( o- ch – sh – ss – x - or z ) ختم می شوند با اضافه کردن( es )در آخر اسم جمع بسته می شوند مثل :ClassClasses DishDishesChurchChurchesBoxBoxesTomatoTomatoes
ب : اسامی که به( y ) ختم می شوند که در شکل جمع( y ) حذف می شود و( ies )در آخر اسم اضافه می شود . مثل :BabyBabiesLadyLadiesCountryCountries
نکته : اگر اسمی به( y )ختم شود و حرف قبل از( y )یکی از حروف صدا دار باشد( y )حذف نمی شود و آن اسم با( s )جمع بسته می شود. مثل :DayDaysBoyBoys
ج : اسامی که به( f or fe )ختم می شوند کهعبارتند از:
و در شکل جمع( f or fe )حذف می شود و در آخر اسم( ves )اضافه می شود . مثل :WifeWivesWolfWolves
د : اسامی که شکل جمع آنها با شکل مفرد متفاوت است . مثل :FootFeetMouseMiceManMenWomanWomenToothTeeth
حالت مالکیت اسم( The possessive form of Noun )
برای ساخت حالت مالکیت یک اسم دو راه وجود دارد .یکی استفاده از‘sو دیگریاسم + of
حالت اول : sمالکیت
این حالت را می توان با افراد گروهی از افراد همچون شرکت ها و غیره و دیگر موجودات زنده مکانها و زمانها به کار برد .
1) اگر اسامی ما اسامی مفرد و یا اسامی جمع بی قاعده ( که به sختم نمی شوند ) باشند در حالت مالکیت به انتهای آنها (‘s ) اضافه می کنیم . مثل :Philip‘s carThe city‘s new theatreThe college‘s administration
2) اگر اسامی ما اسامی جمع با قاعده باشند که به sختم می شوند در حالت مالکیت به انتهای آنها( ‘ ) اضافه می کنیم . مثل :
The boys’ boots The companies’ difficulties
3) برای ساختن حالت مالکیت در نامهایی که به sختم می شوند می توانیم به انتهای آنها(‘)و یا(‘s)اضافه کنیم. مثل :
It’s Derek Jones’(orDerek Jones’s ) new car .
نکته : معمولا وقتیکه معنی واضح است می توانیم اسم بعد از‘s را حذف کنیم .
Whose hat is this?Richard’s
4) هر گاهچندین اسم در جمله پشت سر هم باشد و بخواهیم به آنها‘sاضافه کنیم ‘sرا تنها به آخرین اسم اضافه می کنیم .
Jack and Mike’s carMr. and Mrs. Smith’s house
5) حالت مالکیت در اسامی مرکب به این صورت است که آخرین کلمه در اسم مرکب‘sمی گیرد
My brother-in-law’s book
حالت دوم : اسم + of
برای بیان مالکیت میان اشیا از این الگو استفاده می کنیم . مثل :The roof of the roomThe name of the book
1) گاهی اوقات می توانیم به جای حالت بالا از ( اسم + اسم ) استفاده کنیم . مثل :The garage doorThe shop owner
2) با عبارات زیر از اسم + ofباید استفاده کرد .
The beginning / end / top / bottom / front / back / middle / side The back of carthe beginning of month
some به معنی مقداری یا تعدادی صفت مقدار می باشد و می تواند قبل از اسمهای قابل شمارش جـمع و همچنین قبل از اسمهای غیر قابل شمارش بکار رود .
I have some books.
I have some money.
Some
اغلب در جمــلات مثبت بــکار می رود و معادل آن در جملات منفی و سـوالی کلمه ی anyبه معنی هیچ یا اصــلا می باشد . توضیح اینکه any همــانند some مـی تواند هم قبـل از اسمهای قابــل شمارش جمع و هم قبل از اسمهای غیر قابل شمارش بکار رود .
There are some pens on the table.
There are not any pens on the table.
Are there any pens on the table?
تذکر1 : در جمـــلات منفی می توانیم ترکیب not any را حذف کرده و بجای آنــــها کلمـه ی no را قـرار دهیم . no نیز همــانند some و any هم قبل از اسمهای قابــــل شمارش جمـع و هم قبــــل از اسمهای غیر قابل شمارش بکار می رود .
تذکر2 : no در جملات مثبت بکار می رود ولی به جمله مفهوم منفی می بخشد .
There are not any pens on the table.
There are no pens on the table.
I did not drink any milk.
I drank no milk.
یادآوری :کلمات مرکبی که با some–any و no ساخته می شوند نیزاز قوانین فوق پیروی می کنند.
در انگلیسـی به دو کلمه ی a و an حروف تعریف نامعین و به کلمه ی the حرف تعریف معین گویند.
کاربرد حروف تعریف نامعین ( a–an )
1-چنانچه اسمــی از نظر شنونده نامشخص باشد قبل از آن اسم حرف تعریف نامعین بکار می رود.
تذکر1 : حروف تعریف نامعین فقط قبل از اسمهای قابل شمارش مفرد بکار می رود .
تذکر2 : an را قبل از اسمهای مفردی بکار می بریم که با یکی از حــروف صدادار ( a –e –i-o –u ) شروع شده باشند . قبل از بقیه ی اسمها a بکار می رود .
a / book-teacher-radio-man
an / apple-arm-hour-engineer
تذکر3 :اگر بخواهیم اسمی را که با یک صفت همراه است بشکل نکـــره بیان کنیم ، a یا an را قبل از صفت بکار می بریم .
2- a یا an عـــلاوه بر اینکه اسم را نکره می کند ، قبل از نام شغلها بکــار رفته و در این حالت معنی نمی دهند .
He is a doctor. He is an engineer.
کاربرد حرف تعریف معین ( the )
1-چنانچه اسمی از نظر شنونده معلوم و مشخص ( معرفه ) باشد ، قبل از آن اسم حرف تعریف معین بکار می رود ولی چنانچه اسمی بطور عـام و کلـی در جمله ای مطـرح شود نیازی به حـــرف تعریف نیست .
Books are good friends.
The books which you bought are interesting.
در جمله ی اول کلمــه ی books بطور عام مطرح شده است که در اینصورت نیازی به the نیست در حالیکه در جمله ی دوم books از نظر شنونده مشخص و معلــوم می باشد که این صورت قبل از آن the بکار رفته است .
تذکر : the بر خلاف a یا an می تواند قبل از انواع اسمها ، چه مفرد و چه جمع و چه قابل شمارش و چه غیر قابل شمارش قرار گیرد .
2-علاوه بر کاربرد کلی فوق که برای the ذکر شد ، در موارد زیر نیز حتما از the استفاده می شود .
a ) قبل از نام اشیاء منحصر به فرد جهــان مانند خورشید ، ماه ، زمین و جهـــات جغرافیایی از the استفاده می شود .
The sun rises in the east and sets in the west.
b ) چنانچه اسم نکــره ای برای بار دوم یا بیشتر در جمله ای ذکــر شود ، آن اسم بدنبال the بکــار میرود .
Yesterday I saw a man. The man was crossing the street.
c ) چنانچه بعد از اسمی یکی از ضمایر موصولی نظیر who-whom-which و … آمده باشد ، قبـل از آن اسم از the استفاده می شود .
The man who is coming here is Ali's father.
d ) چنانچه دو اسم بوسیله ی حرف اضافه of در حالت اضافه قرار گیرند ، قبـــل از آن دو اسم the بکار می رود .
This is the door of the classroom.
e ) قبل از صفات عالی از حرف تعریف the استفاده می شود .
He is the tallest man.
f ) در جملات امری بعد از فعل اصلی اسم همراه the بکار می رود .
Clean the blackboard , please.
g ) کلماتی مانند صبح ، بعدازظهر ، عصر که به اجزاء روز مربوط می شوند همیشه همراه the بکـار می روند .
the / morning-afternoon-evening
I get up early in the morning.
در موارد زیر the بکار نمی رود .
1-قبل از نام قاره ها ، کشورها ، استانها ، شهرها و روستاها
I live in Isfahsn.
2-قبل از اسمهای خاص مانند : علی ، رضا و …
Do you know Ali?
3-قبل از روزهای هفته و نام ماههای سال
We went to Mashad in Mehr.
زیر گزینه ی درست خط بکشید .
1.I took a book. …………. book was about grammar.
a.A b.An c.___ d.The
2.She talked to ………… man who was in the office.
a.the b.a c.an d.___
3.He usually works in ………….. morning and watches TV in ………… evening.
1- صفات بیشتر اوقات قبل از اسم می آیند و ترتیب قرار گرفتن آنها کمی پیچیده و گاهی اوقات گیج کننده اند. برای مثال : اول اندازه آن شی بعد جدید یا قدیمی بودن آن چیز و بعد شکل آن و بعد صفت رنگ استفاده شود و بعد جایی که آن چیز از آنجا می آید و سپس جنس آن چیز (یعنی از چه چیزی ساخته شده است) و بعد هدف از ساخت آن چیز (یعنی آن چیز به چه دردی می خورد) و در آخر نام آن.
مثل:
Big Old Red Spanish Leather Ridingboots
2- صفات دیگر قبل ازاین صفات می آیند ولی طرز قرار گرفتن آنها به قدری پیچیده است که نمی توان قانون ثابتی برای نوشتن آنها ارائه کرد.
برای مثال:
A big black cat. (Not a black big cat)
یک گربه سیاه بزرگ
The round glass table. (Not the glass round table)
میزشیشه ای گرد
3- کلماتی مثل first , last , next معمولاً قبل از اعداد به کار می روند.
The first three days. (Not the three first days)
سه روز اول
My last two jobs. (Not my two last jobs)
دو شغل آخر من
جای قرار گرفتن صفات در جمله
صفات در جمله می توانند در دو مکان استفاده شوند.
۱- قبل از اسم
The new secretary doesn't like me.
منشی جدید مرا دوست ندارد
She married a rich businessman.
او با یک تاجر ثروتمندی ازدواج کرد
2- بعد از افعال ربطی مثل : seem , look , appear , feel , …
That dress is new, isn't it?
آن لباس نو است نه؟
He looks rich.
او ثروتمند به نظر می رسد.
3- بعضی از صفات بعد از فعل می آیند و نمی توان قبل از اسم از آنها استفاده کرد.
مثل :
ill, well, afraid, alive, alone, asleep, …
به جای آنها ما می توانیم از صفات زیر قبل از اسم استفاده کنیم .