مراقب بعضی "یک ها" باشیم.
Sometimes, a heart will relax and get calm bye “one” word
گاهی با یک کلام قلبی آسوده و آرام می گردد.
Sometimes, a glass will slop by “one” drop
گاهی با یک قطره لیوانی لبریز می شود.
Sometimes, a hearth will break by “one” disaffection
گاهی با یک بی مهری دلی می شکند.
Sometimes, A person will break by “one” word
گاهی با یک کلمه يك انسان نابود می شود.
Be careful about some “ones
مراقب بعضی "یک ها" باشیم.
Although they are nothing, they are every thing
در حالی که ناچیزند، همه چیزند...
I swear by the quiet silence of your paper house, I know your dreams are as beautiful as my fancies believable. You've got the mystic believe of love from my silence. I've got the final point of belief from your silence. Maybe it's not possible to feel that the words we say about the paper world we've made are hearable. But we can start to paint the gray branches of the paper trees green. I know painting, you know painting too. So why don't you start? When I was a child, I didn't have any water color. I used to go to little garden near stream and cut all the color flowers and paint. If we search the paper garden near paper house for a short time, there have to be flowers to paint our believes the red color of love.
به سکوت آرام خانه کاغذی ات قسم که می دانم رویاهای تو به زیبایی خیالات من باورکردنی است. تو از سکوت من به باور عرفانی عشق رسیده ای. من از سکوت تو به نقطه نهایی ایمان رسیده ام. شاید نتوان درک کرد که گفته های ما از آن دنیای کاغذی که ساخته ایم، شنیدنی است. ولی می شود دست به کار شد و رنگ سبز به شاخه های خاکستری درختهای کاغذی کشید. من که نقاشی کردن می دانم. تو هم که نقاشی کردن می دانی. پس چرا دست به کار نمی شوی؟ وقتی بچه بودم، برایم آبرنگ نمی خریدند. می رفتم سراغ باغچه کنار رودخانه هر چه گلهای رنگی بود می چیدم و نقاشی می کردم. اگر کمی در باغ کاغذی کنار خانه کاغذی مان جستجو کنیم حتماً گلهای کاغذی دارد که رنگ قرمز عشق به باورهایمان بکشیم.
1. What, s your name? 2. How are you? 3-What are you? 4-How old are you? 5- What grade are you in? 6- What is the name of your school? 7-where do you live? 8-when were you born? 9-what is your father's name? 10-Do you like your English book? 11-What is this in your hand now? 13-what date is today? 14-Was I your teacher last year? 15-where are you now? 16-Does your pen write? 17-what color are your eyes? 18-what time do you leave your home? 19-who is your Persian teacher? 20-who makes food for you at home? 21-Do you go to your uncle's house? 22-How much water do you drink? 23-Are you in the classroom? 24-what is your phone number? 25-Does your father speak English? 26-Do you help your parents? 27-whose mother is that? 28-who was absent yesterday? 29-Is Mr. Amiri present today? 30-what do you eat for breakfast? 31-what time do you eat lunch? 32-when do you go to mosque? 33-what time do you pray in the morning? 34-How many brothers do you have? 35-Did you watch TV last night? 36-Is your school open on Fridays? 37-How is Zahra today? 38-Did you see me yesterday? 39-who is your headmaster? 40-How do you come to school? 41-can I speak to your father? 42-where did buy your shoes? 43-How do you write your homework? 44-should we drive our cars carefully? 45-will you play football next Friday? 46-Are they watching TV now? 47-Is Ali a tall student? 48-what will you do tomorrow? 49-May I use your pen? 50-Did you study my sentences?جملاتی برای تقویت مکالمه زبان
12-what day is today?
God
Sam B. Name of Allah
If you believe that each individual character is Tuesday in support of hemp is God, and God in His shade on the Day of Resurrection his throne room, and the great day of his panic, a powder and a safe are: 1 - to give people what they expect for themselves.
2 - and walking in obedience to God overrides to find out whether he or Drnafrmany 3 - no matter if it does not go up, do not blame it on his brother. And the same man for the job he is too preoccupied with its flaws, the imperfections of people.
God
God
God
Everyone make of what God ordained, no doubt most people's needs.
آیا تا به حال از خود پرسیدهاید که بلندترین کلمات در زبانهای مختلف کدامها هستند؟ به گزارش یاهو، عدهای واژه Supercalifragilisticexpialidocious که برگرفته از فیلم "مریپاپینز" است را طولانیترین واژه در زبان انگلیسی میدانند اگرچه هیچ معنی خاصی نداشته و شاید تنها یادآور خاطرات کودکی آنها باشد. اما در حقیقت این واژه ۳۴ حرفی طولانی ترین واژهای نیست که در انگلیسی وجود دارد.
خوب ما پاسخ این سوال را برای زبان انگلیسی میدانیم. نام علمی تایتین، بلندترین کلمه در زبان انگلیسی است که ۱۸۹۸۱۹ حرف دارد و اگر بخواهید آن را تلفظ کنید، در صورتی که سریع و پیوسته بخوانید حداقل ۳.۵ ساعت طول خواهد کشید.
به گزارش شبکه ایران به نقل از تلگراف، دانشمندان طی پژوهشی جدید به بررسی کلماتی پرداختند که صحیح نوشتن آن ها برای اغلب افرادی که زبان انگلیسی سروکار دارند، دشوار است.
کلمه "separate" به معنی "جدا، جداگانه و تفکیک کردن " در صدر لیست کلماتی قرار دارد که بیشترین غلط املایی هنگام نوشتن آن صورت می گیرد؛ اغلب افراد حرف a پس از p را به اشتباه e می نویسند.
دومین کلمه در لیست کلماتی که به اشتباه املاء(هجی) می شوند، "definitely" است که اکثر افراد در تشخیص محل به کار بردن حروف i و e دچار مشکل می شوند.
کلماتی چون "Manoeuvre " و "Occurrence" نیز در ادامه این لیست قرار دارند.
یکی از نکات جالب توجه در این پژوهش که بر روی 3 هزارو 500 نفر انجام گرفته آن است که اغلب انگلیسی زبانان مانند ما، کلمات انگلیسی را همان طور که تلفظ می شوند، نوشته و به این ترتیب اغلب اشتباه می کنند.
کلمات "consensus" و "unnecessary" و "Acceptable" و "referred"نیز در ادامه این لیست ده تایی قرار دارند.
2 سوم از افرادی که در این مطالعه مورد بررسی قرار گرفته اند، اذعان دارند که امکانات تصیح املاء کلمات در نرم افزارهای رایانه ای ویرایش کلمات، آنها را در صحیح نوشتن کلمات در نامه نگاری های دستی یا یادداشت نویسی ناتوان ساخته است.
نکته قابل توجه دیگر آن است که باوجود چنین اشتباهاتی در نوشتن، بیش از 77 درصد از افراد توانایی خود در صحیح نوشتن را با کلمات "خوب " یا "خیلی خوب" توصیف می کنند
Amir al-Muminin, peace be upon him, said:
The sin that displeases you is better in the view of Allah than the virtue which makes you proud.
و درود خدا بر او فرمود:
گناهي كه تو را بهتر از كار نيكي است كه تو را به خودپسندي وا دارد.
The worth of a man is according to his courage, his truthfulness is according to his balance of temper, his valour is according to his self-respect and his chasteness is according to his sense of shame.
ارزش مرد به اندازه ي همت اوست، و راستگويي او به ميزان جوانمرديش ، و شجاعت او به قدري ننگي است كه احساس مي كند ، و پاكدامني او به اندازه ي غيرت اوست .
Victory is by determination; determinations is by the turning over of thoughts, and thoughts are formed by guarding secrets.
پيروزي در دورانديشي ، و دورانديشي در بكارگيري صحيح انديشه و انديشه صحيح به رازداري است.
Fear the attack of a noble person when he is hungry and that of an ignoble person when he is satiated.
از يورش بزرگوار به هنگام گرسنگي ، و از تهاجم انسان پست به هنگام سيري ، بپرهيز
For describing you, I'll say you're the caller to call the mystic call of love. You make me think and love. Cry and to be lover and not cry. To be lover and not love. To be lover and forget. I swear by God that's not my heart words. It's just the devil of disappointment makes me forget you. Over there, really nearer than devil, a kind makes me remember you and loving you, I have one God and a world of hope. I keep my head up and pride that I'm lover and didn't forger you. I have a heart and feeling of going on. I'll take you to highest possibility of love to make you cut red apples of life from its green trees of kindness.
در وصف تو خواهم گفت موذنی هستی در فریاد زدن ندای عرفانی عشق. مرا به تفکر وا می داری و به دوست داشتن. به گریستن و به اینکه می شود عاشق بود و گریه نکرد. عاشق بود و دوست نداشت. عاشق بود و از یاد برد. به خدا قسم حرف دلم این نیست. این تنها شیطان نا امیدی است که مرا به از یاد بردن تو فرا می خواند. آنطرف تر، خیلی نزدیکتر از شیطان، مهربانی نام تو را بیادم می آورد و دوست داشتن را. یک خدا دارم و یک دنیا امید. سرم را بالا می گیرم و به اینکه عاشقم و ترا را از یاد نبرده ام فخر می فروشم. یک دل دارم و تنها حس ادامه یافتن. تو را به بالاترین امکان عشق می رسانم تا از درختان سبز مهربانی اش سیب های سرخ زندگی بچینی.
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------
I lose you again in circle of love and take refuge from my God, the only sentry to keep you in this circle. I'm sure I've taken a good sentry. Some times I feel pain in my eyes and can't beer any more tears. What should I do? If the challenging of love lasts years, if it has problems, if it needs power to encounter hardships, I've got to tolerate and stay. Should encounter and have patience and go on the challenge. I use power of love as the protector for my uncontrollable heart and also, I want him to protect you and increase your power for the hardships come to you. If you forget even to open the window of your black bricks room, go to that notes written last summer. Maybe a word of hope was written. I gave my heart's sigh to fall breeze. Each black bricks of your room are incarnation of that sigh, one by one.
دگرباره تو را در ساحت مقدس عشق از کف می دهم و به خدای خود که تنها نگهبان تو برای حضورت در این ساحت است، پناه می برم. اطمینان دارم نگهبان خوبی برگزیده ام. گهگداری چشمانم می سوزد و طاقت اشکهای بیشتر را ندارد. چه کنم. توانم بسیار کم است. مبارزه عشق اگر سالها به طول انجامد، اگر پیچ و خم فراوان دارد، اگر قدرت برابری با ناملایمات می خواهد، باید بود و تحمل کرد. باید کشید و صبور بود و مبارزه کرد. یاد خدا را نگهبان دل افسار گسیخته ام می کنم و هم، از او می خواهم تو را پاس بدارد و اگر ناملایمات دست آزار بر تو بلند کرد، توانایی ات را افزون کند. حتی اگر یادت رفت پنجره اتاق آجر مشکی ات را باز کنی، سری به جزوه های نوشته شده تابستانهای گذشته بزن. شاید واژه امیدی نگاشته شده باشد. من آه دلم را بدست نسیم پاییزی داده ام. دانه به دانه آجرهای مشکی اتاقت، تجسم آن آه اند.
------------------------------------------------------------------------------------------------------------
In new location of my life, it's taken even a long time, I miss my nature, my house, my mother, my father, my tyrant neighbors, my silent streets, my fields waiting for spring and you. Even though I think about them and you, but I'm not satisfied yet. If I talk to you hundred postures, I won't be that last lover. What should I do?! I get up at six everyday. I tell you out my grievances. Everybody's running away. Oh! I've lost the bus. Thank God! The minibus for Nobonyad has arrived. Oh, there's only five minutes to the time of my appearance at work. I pull the switch of computer case. I lean the circling chair. And another day began. I take a print from my work. Sir! Do my colors have composition?!
در فضای جدید زندگی من که حتی مدتها نیز می گذرد، طبیعت من، خانه من، مادر من، پدر من، همسایه های مردم آزار من، کوچه های خلوت من، مزارع به انتظار بهار من و تو جایشان خالی است. هرچند گهگداری به آنها و به تو فکر می کنم. ولی باز راضی نمی شوم. اگر صد رکعت هم با تو حرف بزنم، باز آن معشوق زندگی گذشته من نمی شوی. چه باید بکنم؟! هر صبح ساعت شش بیدار می شوم. کمی با تو درد دل می کنم و راه می افتم. هر کسی به یک سمتی می رود. وای! اتوبوس را از دست دادم. خدا را شکر! مینی بوس نوبنیاد رسید. ای وای پنج دقیقه مانده به ساعت حضور من در اداره. سوئیچ کیس کامپیوتر را می زنم. به صندلی گردان تکیه می دهم و روزی دیگر آغاز می شود. یک پرینت از کارم می گیرم. آقای رئیس! رنگهای من کمپوزیسیون دارند؟!
-------------------------------------------------------------------------------------------------------------
I swear by the quiet silence of your paper house, I know your dreams are as beautiful as my fancies believable. You've got the mystic believe of love from my silence. I've got the final point of belief from your silence. Maybe it's not possible to feel that the words we say about the paper world we've made are hearable. But we can start to paint the gray branches of the paper trees green. I know painting, you know painting too. So why don't you start? When I was a child, I didn't have any water color. I used to go to little garden near stream and cut all the color flowers and paint. If we search the paper garden near paper house for a short time, there have to be flowers to paint our believes the red color of love.
به سکوت آرام خانه کاغذی ات قسم که می دانم رویاهای تو به زیبایی خیالات من باورکردنی است. تو از سکوت من به باور عرفانی عشق رسیده ای. من از سکوت تو به نقطه نهایی ایمان رسیده ام. شاید نتوان درک کرد که گفته های ما از آن دنیای کاغذی که ساخته ایم، شنیدنی است. ولی می شود دست به کار شد و رنگ سبز به شاخه های خاکستری درختهای کاغذی کشید. من که نقاشی کردن می دانم. تو هم که نقاشی کردن می دانی. پس چرا دست به کار نمی شوی؟ وقتی بچه بودم، برایم آبرنگ نمی خریدند. می رفتم سراغ باغچه کنار رودخانه هر چه گلهای رنگی بود می چیدم و نقاشی می کردم. اگر کمی در باغ کاغذی کنار خانه کاغذی مان جستجو کنیم حتماً گلهای کاغذی دارد که رنگ قرمز عشق به باورهایمان بکشیم.
--------------------------------------------------------------------------------------------------------------
When you look at me, moonlight jumps out of the dark clouds and bright the dusty window of this house. When you look at me, night gets the day and the morning of being together arrives. At this side of this house, somebody always waiting is me and the frames empty of affection on the wall. That side of city, everybody staring the clouds catching the moonlight. It's not true if I say moonlight won't die with its red face when you're not here. But believe it when you're here, the little tiny hole of hope to horizon won't catch the dark disappointment of night.
نگاهم که می کنی، مهتاب سراسیمه از پشت ابرکان تاریک شب خیز بر می دارد و پنجره خاکی این خانه را روشن می کند. نگاهم که می کنی، شب به صبح می رسد و پگاه روشن با هم بودن سر می رسد. اینسوی خانه همیشه به انتظار، من هستم و قابهای خالی از عاطفه بر دیوار. آنسوی شهر، همه چشم توختگان به ابرکهای در برگرفته مهتاب. حقیقت ندارد اگر بگویم صبح نمی شود، صورت تب دار مهتاب، وقتی تو نیستی. اما این را باور کن که وقتی تو هستی، نقطه کوچک رو به افق امید من، به سیاهی نا امیدی شب نمی رسد.
Without Love -- dayz are
"Sadday,
moanday,
tearsday,
wasteday,
thirstday,
frightday,
shatterday... so be in Luv everyday
بدون عشق روزا اینجوری میشن :
روز غم
روز زاری
روز اشک
روز از دست رفتن
روز تشنگی
روز ترس
روز شکستن
پس سعی کن هر روز عاشق باشی....
Love is the triumph of imagination over intelligence
عشق پیروزی تخیل بر عقل است
یار دل آزار من وفا نشناسد
وه که عجب نعمتی است ، یار وفادار
Succored... I promise
Oh, what is a blessing faithful friend
بی گناهی کم گناهی نیست در دیوان عشق
یوسف از دامان پاک خود به زندان رفته است
Innocence sin is less love in the supreme court
Josef from the lap of his pure to prison
answer the phone by left ear
براي صحبت با موبايل از گوش چپ استفاده كنيد.
do not drink coffee twice a day
روزانه بيش از دو فنجان قهوه ننوشيد.
do not take pills with cool water
قرص و داروها را با آب خيلي سرد تناول نكنيد.
do not have huge meals after 5pm
بعد از ساعت 5:00 از خوردن غذاي چرب خوداري كنيد.
reduce the amount of tea you consume
مصرف چاي روزانه را كم كنيد
reduce the amount of oily food you consume
از مقدار غذاي چرب و اشباع شده با روغن در وعده هاي غذايي كم كنيد
drink more water in the morning, less at night
در صبح آب بيشتر و در شب آب كمتر بنوشيد.
keep your distance from hand phone chargers
از گوشي موبايل در زمان شارژ شدن دوري كنيد.
do not use headphones/earphone for long period of time
از سمعكهاي تلفن ثابت و موبايل براي مدت طولاني استفاده نكنيد.
best sleeping time is from 10pm at night to 6am in the morning
بهترين زمان خواب از ساعت 10:00 شب تا ساعت 6:00 صبح است
do not lie down immediately after taking medicine before sleeping
بعد ازخوردن دارو فورا" به خواب نرويد.
when battery is down to the last grid/bar, do not answer the phone as the radiation is 1000 times
زمانيكه باتري موبايل ضعيف است با جايي تماس نگيريد و تماس كسي را جواب ندهيد چون در اين حالت امواجي كه گوشي منتشر مي كند 1000 برابر است.
forward this to those whom you care about
لطفا" به هركسي كه نگران سلامتي او هستيد بفرستيد
وصیت نامه فریدون فروغی
تنها وصیت او این بود:
« بگویید بر گورم بنویسند:
زندگی را دوست داشت
ولی آن را نشناخت
مهربان بود
ولی مهر نورزید
طبیعت را دوست داشت
ولی از آن لذت نبرد
در آبگیر قلبش جنب و جوشی بود
ولی کسی بدان راه نیافت
در زندگی احساس تنهایی می نمود
ولی هرگز دل به کسی نداد
و خلاصه بنویسید:
زنده بودن را برای زندگی دوست داشت
نه زندگی را برای زنده بودن »
Fereidoun Foroughi's testament
His only testament was this:
« Please write on my tomb:
He liked the life
But didn't know it
He was kind
But didn't treat kindly
He liked nature
But didn't enjoy it
There was a motion in his heart's lake
But no one could come in
He felt lovely in his life
But never fell in love
And finally write:
He liked existing for life
Not life for existing »
Winner & Loser
وقتی برنده ای اشتباه میکند می گوید : اشتباه کردم .
اما بازنده میگوید : تقصیرمن نبود.
“.When a winner make a mistake says :”I was wrong
“.But a loser says :”It wasn’t my fault
برنده می گوید : بیا برای مشکل راه حلی پیدا کنیم .
بازنده میگوید : هیچکس راه حلی نمی داند.
”.A winner says :”Let’s find out
.”A loser says :”Nobody knows
آرزوهـاى مـردانه – Manly Ambitions
بيـشتر مردها دو آرزوى بزرگ دارند:
اول داشتن خانه،
دوم داشتن ماشين براى فرار از خانه.
: Most men have two great ambitions
first to own their own home
.and second to own a car so that can away from home
پيرى – Age
هر مرد همانقدر پير است كه احساس مىكند
و هر زن هماناندازه كه چهرهاش نشان مىدهد.
a Man is as old as his feeling
.a Woman is as old as she looks
لحظه به لحظه زندگی
|
You have to live moment to moment, you Have to live each moment as if it is the Last moment. So don’t waste it in Quarreling, in nagging or in fighting. Perhaps you will not find the next Moment even for an apology.
از لحظه به لحظه زندگی کردن گريزي نيست. بايد هر لحظه را چنان زندگی كني كه گوي واپسين لحظه است. پس وقت را در جدل،گلايه و نزاع تلف نكن. شايد لحظه بعد حتي براي پوزش طلبي در دست تو نباشد. |
Did You Know…?
1. The most common name in the world is Mohammed.
2. The name of all the continents ends with the same letter that they start with.
3. The strongest muscle in the body is the tongue.
4. There are two credit cards for every person in the United States.
5. TYPEWRITER is the longest word that can be made using the letters only on one row of the keyboard.
6. Women blink nearly twice as much as men!
7. You can't kill yourself by holding your breath.
8. It is impossible to lick your elbow.
9. People say "Bless you" when you sneeze because when you sneeze, your heart stops for a millisecond.
10. It is physically impossible for pigs to look up into the sky.
آيا ميدانستيد...؟
1- محمد رايجترين نام دنياست.
2- نام تمام قاره ها به همان حرفي ختم ميشود که با آن شروع ميشوند.
3- زبان قويترين عضله در تمام بدن است.
4- به ازاي هر نفر در ايالات متحده، دو کارت اعتباري وجود دارد.
5- کلمه "TYPEWRITER" بلندترين کلمه معناداري است که ميتوان با استفاده از کليدهاي يک رديف صفحه کليد درست کرد.
6- زنها دو برابر مردها پلک ميزنند.
7- کسي نميتواند با نگه داشتن نفسش خودکشي کند.
8- هيچکس نميتواند آرنج خودش را ليس بزند.
9- دليل اينکه مردم به کسي که عطسه ميکند ميگويند "عافيت باشد" اين است که در زمان عطسه کردن قلب به مدت يک ميلي-ثانيه از حرکت باز مي ايستد.
10- خوکها، به علت حالت جسماني که دارند، نميتوانند به آسمان نگاه کنند.
چگونه جوان بمانيم،
1- اعداد بدرد نخور را به دور بريز. اين شامل سن، وزن و قد ميشه. اجازه بده پزشکان براي اونها نگران باشند، براي همين به اونها پول ميدي ديگه.
1.Throw out nonessential numbers. This includes age, weight and height.
Let the doctors worry about them. That is why you pay them.
2- فقط با دوستان خوش اخلاق معاشرت کن، غرغروها و بداخلاقها نابودت ميکنند (ضمناً اگر جزو اون غرغروها يا بداخلاقها هستي اين رو به خاطر بسپار).
2. Keep only cheerful friends.
The grouches pull you down. (keep this In mind if you are one of those grouches;)
3- . شروع به يادگرفتن کن. کامپيوتر، هنر، باغباني... هرچيزي که دوست داري، هرکاري که اجازه نده مغزت بيکار بمونه. "مغز بيکار کارگاه شيطانه"، و نام شيطان اينه: آلزايمر!
3. Keep learning:
Learn more about the computer, crafts, gardening,
whatever. Never let the brain get idle.
"An idle mind is the devil's workshop."
And the devil's name is Alzheimer's!
4- . از چيزهاي کوچک و ساده لذت ببر.
4. Enjoy the simple things.
5 -
- به جاهاي نادرست نرو
برو به خريد، حتي مسافرت به يه شهر ويا يک کشور ديگه اما نه به جائي که پراز گناه و خطاست وهميشه يادخدا باش
5…Don't take guilt trips.
Take a trip to the mall, even to the next county, to a foreign country, but NOT to where the guilt is &َ Always Remember God
6. . بيشتر مواقع طولاني بخند. آنقدر بخند که احتياج به نفس تازه داشته باشي. و اگر دوستي داري که تورو ميخندونه بيشتر وقت خودت را با او بگذرون..
.
6. Laugh often, long and loud. Laugh until you gasp for breath.
And if you have a friend who makes you laugh, spend lots and Lots of time with HIM /HER .
7- اشک و غصه هم پيش مياد؛ يه کم گريه زاري کن، يه کم غصه بخور و تحمل کن و بعد حرکت کن.. تنها کسي که تمام عمر با تو خواهد بود، خودت هستي.
تا زنده اي زندگي کن.
7. The tears happen:
Endure, grieve, and move on. The only person who is with us our entire life, is ourself.. LIVE while you are alive..
8- دور وبرت رو پر کن از هرچيزي که دوست داري، فاميل، هدايا و يادگاريها، موسيقي، گل و گياه، سرگرميها، هرچيزي که خودت دوستش داري.
خونه تو پناهگاه توست.
8.Surround yourself with what you love:
Whether it's family, keepsakes, music, plants, hobbies, whatever.
Your home is your refuge.
9. . قدر سلامتي خودتو بدون: :
اگر خوبه، نگهش دار و مواظب باش،
اگر استوار نيست، بهترش کن،
اگر هم بدتر ازاوني است که خودت بتوني کاري بکني، خوب کمک بگير.
9.Cherish your health:
If it is good, preserve it..
If it is unstable, improve it.
If it is beyond what you can improve, get help.
10 - در هر موقعيتي عشق خودت رو به کساني که دوستشون داري بيان کن و بگو.
10. Tell the people you love that you love them, at every opportunity
Teachers Prayer
I want to teach my students how
To live this life on earth
To face its struggles and its strife
And improve their worth
Not just the lesson in a book
Or how the rivers flow
But how to choose the proper path
Wherever they may go
To understand eternal truth
And know the right from wrong
And gather all the beauty of
A flower and a song
For if I help the world to grow
In widsom and in grace
Then I shall feel that I have won
And I have filled my place
And so I ask your guidance, God
That I may do my part
For character and confidence
And happiness of heart
USE vs. LOVE
دوست داشتن در مقابل استفاده كردن
زمانيكه مردي در حال پوليش كردن اتوموبيل جديدش بود كودك 4 ساله اش تكه سنگي را بداشت و بر روي بدنه اتومبيل خطوطي را انداخت.
While a man was polishing his new car, his 4 yr old son picked up a stone and scratched lines on the side of the car.
مرد آنچنان عصباني شد كه دست پسرش را در دست گرفت و چند بار محكم پشت دست او زد بدون انكه به دليل خشم متوجه شده باشد كه با آچار پسرش را تنبيه نموده
بهترین لحظات زندگی از نگاه چارلی چاپلین
عاشق شدن
ღ♥ღ
To laugh until it hurts your stomach.
آنقدر بخندی که دلت درد بگیره
ღ♥ღ
To find mails by the thousands when you return from a vacation.
بعد از اینکه از مسافرت برگشتی ببینی
هزار تا نامه داری
ღ♥ღ
To go for a vacation to some pretty place.
برای مسافرت به یک جای خوشگل بری
ღ♥ღ
To listen to your favorite song in the radio.
به آهنگ مورد علاقت از رادیو گوش بدی
ღ♥ღ
To go to bed and to listen while it rains outside.
به رختخواب بری و به صدای بارش بارون گوش بدی
ღ♥ღ
To leave the Shower and find that
the towel is warm
از حموم که اومدی بیرون ببینی حو له ات گرمه !
ღ♥ღ
To clear your last exam.
آخرین امتحانت رو پاس کنی
ღ♥ღ
To receive a call from someone, you don't see a
lot, but you want to.
کسی که معمولا زیاد نمی بینیش ولی دلت
می خواد ببینیش بهت تلفن کنه
ღ♥ღ
To find money in a pant that you haven't used
since last year.
توی شلواری که تو سال گذشته ازش استفاده
نمی کردی پول پیدا کنی
بزرگترین جمله انگلیسی که تنها با استفاده از یک کلمه Buffalo ایجاد شده جمله زیر است : (لطفاً بوفالو نخوانید، تلفظ صحیح بافلو است) Buffalo buffalo, Buffalo bufallo buffalo, buffalo Buffalo buffalo این جمله از نظر گرامری صحیح است و در سال 1972 توسط William J. Rapaport مورد استفاده قرار گرفت. کلمه buffalo دارای سه معنی متفاوت است: 1. شهر بوفالو (کلمات آبی رنگ) 2. حیوان بوفالو (جمع این کلمه نیز همان buffalo است و es جمع نمی گیرد(کلمات قرمز رنگ) 3. فعل buffalo به معنای حمله کردن و هجوم بردن (که بی قاعده بوده و شکل pp آن نیز به همین صورت است) کلمات سبز رنگ) (در جمله فوق Buffalo buffalo (جاهایی که بوفالو باB بزرگ نوشته شده و کلمه بوفالوی بعدی به معنای "بوفالوهای شهر بوفالو" است. حالا اگر عبارت بین کاماها را درنظر نگیریم معنی جمله این خواهد بود: Buffalo buffalo , ............ , buffalo Buffalo buffalo "{برخی از}بوفالوهای شهر بوفالو به {برخی دیگر از} بوفالوهای شهر بوفالو حمله کردند." اون عبارت داخل کاماها (نقطه چین شده در بالا) هم میگه که دسته اول بوفالوهای جمله فوق ، قبلاً مورد هجوم بوفالوهای دیگری از شهر بوفالو قرار گرفته اند. به این ترتیب معنی جمله فوق این است که: برخی از} بوفالوهای شهر بوفالو ، {که قبلاً} بوفالوهای شهر بوفالو به آنها حمله کرده بودند، به {برخی} بوفالوهای شهر بوفالو حمله کرده اند.}
WHEN YOU ARE LONELY
The silence of God means that
He is ready to bring into my life
a greater revelation of Hilself
than I have ever known
...
It is often in the darkest
valleys of life that we find the
greatst of lifes comfort
وقتی که تنها هستید
سکوت خدا به این معناست که
می خواهد حضوری ژرف تر از وجودش
را در زندگی ام نمایان کند ؛حضوری که
تاکنون مشابه اش را ندیده بودم.
...
اغلب اوقات
در تاریک ترین دره های زندگی
بیشترین آرامش ها را می یابیم
is one who walks in
when the rest
of the world walks out.
یک دوست واقعی اونی هستش که وقتی میاد
که تموم دنیا از پیشت رفتن.
life is a road and you are its passengers so , be careful about the value of your times , maybe you wont be in the road tomorrow
زندگی مثل یه جاده است ، من و تو مسافراشیم ، قدر لحظه ها رو بدونیم ، ممکنه فردا نباشیم
Live in such a way that those who know you but
don't know God will come to know God because they know you
چنان زندگی کن که کسانی که تو را می شناسند، اما خدا را نمی شناسند
به واسطه آشنایی با تو، با خدا آشنا شوند
waite for the one who is constantly reminding you how he cares a bout you & how much lucky he's to HAVE YOU
در انتظار کسی باش که بی وقفه به یاد تو بیاورد که تا چه اندازه برایش مهم هستی و نگران توست و چقدر خوشبخت است که تو را در کنارش دارد
We spend more, but have less; we buy more, but enjoy it less
بیشتر خرج می کنیم اما کمتر داریم، بیشتر می خریم اما کمتر لذت می بریم
don't wait until people are dead to give them flower
برای دادن گل به دیگران منتظر مراسم تدفین آنها نباشین
The hour of departure has arrived,
and we go our ways I to die and you to live.
Which is the better, only God knows.
هنگام جدایی فرا رسیده است. هر کس به راه خود می رود
من می میرم و شما زنده می مانید. تنها خدا می داند کدام بهتر است
تنها منبع علم و دانش تجربه است.
The only source of knowledge is experivce
نشانه ی راستین هوش , خلاقیت است نه معلومات.
The true sign of intelligence is not knowledge but imagination
ارزش آدمی در آن چیزی است که می بخشد نه در توان او برای به چنگ آوردن
The value of a man should be seen in the what he gives and not in what he is able to receive
اگر مردم فقط به خاطر ترس از مجازات و به امید پاداش افرادی درستکار هستند می بایست بسایر متاسف باشیم.
If people are good only because they fear punishiment and hope for
reward,then we are a sorry lot in deed
حماقت,انجام دادن کارهایی یکسان و تکراری به دفعات و انتظار نتایج متفارت داشتن است.
Insanity:doing the same thing over and over again and expcting
different vesults
حقایقی زیبا و آموزنده در مورد زندگی