Three things in life that, once gone, never come back
سه چیز در زندگی که وقتی از کف رفتند باز نمی گردند
Time
زمان
Words
گفتار
Opportunity
موقعیت
***
Three things that humans make
سه چیز انسانها را می سازد
Hard Work
کار سخت
Sincerity
صمیمیت
Commitment
شغل |
معادل فارسی |
شغل |
معادل فارسی |
actor |
هنرپیشه مرد |
actress |
هنر پیشه زن |
artist |
هنرمند |
captain |
ناخدا |
assistant |
معاون |
demarche |
بخشدار |
banker |
بانکدار |
dressmaker |
خیاط زنانه |
blacksmith |
آهنگر |
rancher |
گله دار |
boss |
رئیس |
gardener |
باغدار |
brigadier |
سرتیپ |
muezzin |
موذن |
caretaker |
سرایدار |
cameleer |
ساربان |
clerk |
کارمند |
cook |
آشپز |
coach |
مربی |
dentist |
دندانپزشک |
colonel |
سرهنگ |
carpenter |
نجار |
diver |
غواص |
rancher |
چوپان |
doctor |
پزشک |
house maker |
خانه دار |
doorkeeper |
دربان |
council |
شورا |
fireman |
آتش نشان |
writer |
نویسنده |
fisherman |
ماهیگیر |
waiter |
گارسون |
greengrocery |
سبزی و میوه فروش |
professor |
استاد |
guard |
نگهبان |
seller |
فروشنده |
guard man |
مرد پاسدار |
glassmaker |
شیشه ساز |
headmaster |
مدیر مرد |
headmistress |
مدیر زن |
judge |
قاضی |
housewife |
زن خانه دار |
lawyer |
وکیل |
painter |
نقاش ساختمان |
worker |
کارگر |
boatman |
قایقران |
mayor |
شهردار |
street sweeper |
رفتگر |
miner |
معدنچی |
minister |
وزیر |
nurse |
پرستار |
pilot |
خلبان |
officer |
افسر |
barber |
آرایشگر مرد |
photographer |
عکاس |
clergyman |
روحانی |
plumber |
لوله کش |
specialist |
متخصص |
player |
بازیگر |
footballer |
بازیکن فوتبال |
porter |
باربر |
butcher |
قصاب |
president |
رئیس جمهور |
watchmaker |
ساعت ساز |
prime minister |
نخست وزیر |
grocer |
بقال |
psychologist |
روانشناس |
operator |
تلفنچی |
reporter |
خبر نگار.گزارشگر |
merchant |
تاجر |
retired |
بازنشسته |
optician |
عینکساز.چشم پزشک |
sculptor |
مجسمه ساز |
calligrapher |
خوشنویس، خطاط |
sergeant |
گروهبان |
forester |
جنگلبان |
shopkeeper |
مغازه دار |
teacher |
معلم |
singer |
خواننده |
engineer |
مهندس |
soldier |
سرباز |
driver |
راننده |
speaker |
سخنران |
decorator |
آذین گر |
surgeon |
جراح |
army |
نظامی |
tailor |
خیاط مردانه |
baker |
نانوا |
tiller |
سفالگر |
governor |
فرماندار |
tourist |
جهانگرد |
student |
دانش آموز |
welder |
جوشکار |
repairman |
تعمیرکار |
|
|
farmer |
کشاورز |
2. This
3. I always feed my little
4. For Christmas, many French people eat
5. This
6. It is very cold outside. A stable would be more comfortable for this
7. It is spring and this
8. A
9. Every morning, our neighbours'
10. This
اطاق ۱۱۰ لطفا |
room 110 please |
تمبر دارید؟ |
?do you have stamps |
پیغامی نیست |
there are no massage |
یک آقا میخواد شما را ببیند |
a gentleman wants to see you |
یک خانم |
a lady |
یک نامه برای شما است |
there is a letter for you |
میخواهم مدیر را ببینم |
i want to see the manager |
میتوانم صورت حسابم را داشته باشم؟ |
?can i have the bill please |
لطفا چمدانهایم را پایین بیاورید |
please have my bags brought down |
یک تاکسی صدا بزنید |
call us a taxi |
اجاق گاز= Gas cooker
اجاق نفتی=Kerosene cooker
اجاق برقی =Electric cooker
بخار پز =Steam cooker
دیگ زود پز=Pressurized cooker
آرام پز =Slow cooker
پلو پز =Rice cooker
منقل=Brazier
نام وزارتخانه ها به زبان انگلیسی
Ministries
وزارتخانه |
معادل انگلیسی |
وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی |
Ministry of Health, Treatment and Medical Training |
وزارت آموزش و پرورش |
Ministry of Education |
وزارت ارشاد اسلامی |
Ministry of Islamic Guidance |
وزارت اقتصاد و دارایی |
Ministry of Economy and Finance |
وزارت اطلاعات |
Ministry of Information |
وزارت تعاون |
Ministry of Cooperation |
وزارت دادگستری |
Ministry of Justice |
وزارت راه و ترابری |
Ministry of Roads and Transportation |
وزارت کار و امور اجتماعی |
Ministry of Labor and Social Affairs |
وزارت کشور |
Ministry of the Interior |
وزارت نفت |
Ministry of Oil |
وزارت بازرگانی |
Ministry of Commerce |
وزارت صنایع |
Ministry of Industry |
جعفری Parsley
دارچین Cinnamon
رازیانه Fennel
زرد چوبه Turmeric
زرشک Barberry
زعفران Saffron
زنجبیل Ginger
سماق Sumac
شوید Dill
فلفل قرمز Red pepper, Chili pepper
فلفل سیاه Black pepper
عناب Jujuba
کنجد Sesame
میخک Clove
نعناء Peppermint
هل Cardamom
ژنرال General
سرهنگ Colonel
سرگرد Major
سروان Captain
ستوان Lieutenant
ستوانيار Warrant Officer
گروهبان Sergeant
سرجوخه Corporal
سرباز Private
آموزش تصویری اصطلاحات انگلیسی 9. People who live in glass houses shouldn't throw stones 10. Fishy 11. Go to the dogs 12. All thumbs 13. Not to have a leg to stand on 14. Shake a Leg 16. Holy cow! 17. Give Somebody a Cold Shoulder 18. Get the Axe 19. Have a Bone to Pick with Someone 24. Drive somebody up the wall 25. Keep something under your hat 29. Keep an eye open on something 30. Let the cat out of the bag 31. Lose one's head 32. Jump out of the frying pan and into the fire 33. A piece of cake
اسکی Ski موج سواری Surfing شنا Swimming بازی بیسبال Baseball بازی بسکتبال Basketball بازی فوتبال Football بازی راگبی Rugby بازی والیبال Volleyball بازی بدمینتون Badminton بازی پینگ پنگ.تنیس روی میز Table tennis{esp US ping pong} بازی بولینگ Bowling بازی گلف Golf مشت زنی.بکس Boxing کشتی Wrestling جودو Judo کاراته Karate ژیمناستیک Gymnastics دوچرخه سواری Cycling دو و میدانی Athletics{US track and field
Going shopping = خرید کردن
|
I’m going shopping because I need to buy some clothes. |
من دارم میرم خرید چون به چند تا لباس احتیاج دارم |
|
If this shirt doesn’t fit, may I bring it back later? |
اگر این لباس اندازه نبود میتونم بیارم پس بدم؟ |
|
What size shoes do you wear? |
شماره ی پای شما چنده؟ |
|
That suit looks very good on you. |
این خیلی برای شما مناسب است |
|
This dress is made of silk, isn’t it? |
جنس این لباس ابریشم است. مگه نه؟ |
|
I’d like to try on this sweater. |
دوست دارم این ژاکت را پرو کنم |
|
I’m interested in buying a new car. |
من به خرید ماشین جدید علاقمندم |
|
What’s the price of that electric iron? |
قیمت اتوی برقی چند است؟ |
|
How much is this rug? |
قیمت این فرش چقدر است؟ |
|
Is this toothpaste on sale today? |
آیا امروز این خمیر دندان برای فروش هست؟ |
|
That’s a beautiful leather wallet, but it cost too much. |
این کیف چرمی خیلی قشنگ اما گران قیمت است |
|
How much do I owe you? |
چقدر بهت بدهکارم؟ |
|
That will be eighteen dollars and seventy-five cents. |
هجده دلار و هفتاد و پنج سنت میشه |
|
Do you have change for a twenty dollars bill? |
آیا میتونی این بیست دلار را خرد کنی؟ |
|
The clerk helped me find what I wanted. |
فروشنده کمکم کرد تا اون چیزی رو که میخواستم پیدا کنم |
فرامکین و همکارانش در ویراست هشتم کتاب
An Introduction to Language اظهار می کنند
که ظاهرا طولانی ترین لغت در زبان انگلیسی
لغت زیر می باشد که مربوط به بیماری ریه است
Pneumonoultramicroscopicsilicovolcanoconiosis
Son پسر |
Mother مادر |
Father پدر |
Parents والدین |
Stepbrother نا برادری – برادر خوانده |
Sister خواهر |
Brother برادر |
Daughter دختر |
Half-brother نا برادری – برادر خوانده |
Stepmother نا مادری – مادر خوانده |
Stepfather نا پدری – پدر خوانده |
Stepsister نا خواهری – خواهر خوانده |
Grandmother مادر بزرگ |
Grandfather پدر بزرگ |
Grandparents پدر بزرگ و مادر بزرگ |
Half-sister ناخواهری – خواهر خوانده |
Grandson نوه – پسر پسر – پسر دختر |
Grandchildren نوه |
Great grandmother مادر جد |
Great grandfather پدر جد |
Cousin عموزاده – دایی زاده – عمه زاده – خاله زاده |
Uncle عمو – دایی – شوهر عمه – شوهر خاله |
Aunt عمه – خاله – زن دایی – زن عمو |
Granddaughter نوه – دختر دختر – دختر پسر |
Sister-in-law خواهر زن – خواهر شوهر – جاری – زن برادر زن |
Brother-in-law برادر شوهر – برادر زن – باجناق |
Nephew پسر خواهر یا برادر – پسر برادر زن و خواهر شوهر |
Niece دختر برادر یا خواهر |
Twins دوقلو |
Only-child تک فرزند |
Mother-in-law مادر زن – مادر شوهر |
Father-in-law پدر زن – پدر شوهر |
Husband شوهر |
Wife زن |
Girl friend دوست دختر |
Boy friend دوست پسر |
Ex-girlfriend دوست دختر سابق |
Ex-boyfriend دوست پسر سابق |
Ex-husband شوهر سابق |
Ex-wife زن سابق |
کلمات بیشتری را اضافه کنید. Add more words. آیا این گفته ها صحیح یا اینکه غلط هستند؟ Are the statements right or wrong? سوالاتتان را بپرسید Ask questions. می توانم کمک کنم ؟ Can I help? لطفا, می شود پنجره را باز کنم ؟ Can I open the window, please? می توانم به فارسی بگویم ....؟ Can I say it in (Farsi ...)? پاسخهایتان را کنترل کنید Check your answers. دو سوال انتخاب کنید Choose two questions. اطلاعاتی درباره .... جمع آوری کنید. Collect information about... عکسها را رنگ آمیزی کنید. Colour the picture. کلماتتان را با (بغل دستی یادوستتان) مقایسه کنید. Compare your words with your partner. جملات را با استفاده از کلمات متن کامل کنید. Complete the sentences with words from the text. متن را کامل کنید. Complete the text. از روی جدول بنویسید. (کپی برداری کنید) Copy the chart. جملات را به ترتیب درست بنویسید. (جملات را مرتب کنید) Write the sentences in the right order. اشتباهات را تصحیح کنید. Correct the mistakes. جملات اشتباه را تصحیح کنید. Correct the wrong sentences. متن را به پنج بخش تقسیم کنید. Divide the text into five parts. آیا با این ....... موافقید؟ Do you agree with ... یک اتاق بکشید. Draw a room. توضیح بدهید ...... Explain... کلمات را در جای صحیح قرار بدهید. Fill in the right words. برای خودتان یک یار پیدا کنید. ( منظور از پار و دوست ؛ کسی است که بتوانید در سر کلاس از بین همکلاسی ها او را برای تمرین زبان انتخاب کنید) Find a partner. دلایل یا علت ها را پیدا کنید Find arguments. جوابهای سوالات را پیدا کنید Find the questions to the answers. داستان را تمام کنید. Finish the story. دلایل خوبی برای نظراتتتان ارائه بدهید. Give good reasons for your opinions. حدس بزنید ..... Guess... داستان, ممکن است به چه صورتی ادامه پیدا کند؟ How might the story go on? تصور کنید که ..... Imagine... به سی دی گوش کنید. Listen to the CD. به تصاویر نگاه کنید. Look at the pictures. یادداشت برداری کنید. Make notes. چندجمله بسازید. Make some sentences. مکالمات بیشتری با دوستتان انجام دهید. Make up more conversations with a partner. بخشهای جمله را با یکدیگر تطبیق بدهید. Match the sentence parts. جملات را با سوالات تطبیق دهید. Match the sentences to the questions. این (کلمه یا جمله ) به انگلیسی چه می شود؟ What's this in English? صفحه 25 کتابتان را باز کنید Open your textbook at page 25. افعال صحیح را (درجای خالی ) قرار دهید. Put in the right verbs. جملات را مرتب کنید . Put the sentences in the right order. افعال را در گروه صحیحی قرار بدهید. Put the verbs in the right groups. بلند بخوانید. Read out loud. بخاطر داشته باشید ... یا یادتان نرود ... Remember... ببخشید, من تکالیفم را نیاورده ام. Sorry, I haven't got my homework. فرض کنید که .... Suppose...
- minus ± plus or minus × times/multiplied by ÷ divided by = is/equals/is equal to ≠ Is not equal to/does not equal < Is less than ≤ Is less than or equal to > Is more than ≥ Is more than or equal to % percent ∞ infinity in inch ft foot yd yard ml mile mm millimeter cm centimeter m metre km kilometer ha hectare L litre
+ plus
دارچین Cinnamon
رازیانه Fennel
زرد چوبه Turmeric
زرشک Barberry
زعفران Saffron
زنجبیل Ginger
سماق Sumac
شوید Dill
فلفل قرمز Red pepper, Chili pepper
فلفل سیاه Black pepper
عناب Jujuba
کنجد Sesame
میخک Clove
نعناء Peppermint
هل Cardamom